بهترین پست
مدتی قبل بدرقه عزيز از همه وبلاگنويسان خواست تا نوشته برتر خود را معرفي كنند.از آنجایی كه انتخاب از بين حدود 700 نوشته برايم كاری سخت بود، اين مهم را به خوانندگان سپردم.خوانندگان نيز در كمال احترام، هيچ كامنتي در اين زمينه ننوشتند تا باری ديگر مشت محكمي بردهن استكبار جهانی(بنده) زده باشند.D:
نتيجه آن شد كه بنده بعنوان تنها خواننده اين وبلاگ، مجبورم خودم يك پست را معرفي كنم.در نتيجه اين انتخاب طبعا مقبول همه خوانندگان نخواهد بود. در بين تمام نوشتههايم بيشتر از همه به سلسله نوشتههایی كه در مورد « جنبش مهاجرت به وردپرس» بود علاقه دارم. اما اگر مجبور باشم تنها يك لينك را بعنوان بهترين معرفي كنم لينك جنبش وردپرس فارسي ميباشد. چون در اينجا بود كه سعي كردم با احترام كامل به تمام دوستداران و كاربران ساير سرويسها آنها را تشويق به استفاده از وردپرس كنم.اگر دقت كرده باشيد اين نوشته لحنی شبيه به يك مانيفست دارد و برای اينكه اين مانيفست محل سوءتفاهم نشود كلمه به كلمه آن را با دقت انتخاب كردم.
خب اين از معرفی بهترين پست! اما بهتر است يكبار برای هميشه توضيح دهم كه چرا اينقدر سنگ وردپرس را به سينه ميزنم؟ جدای از ارزش و اهميتي كه برای تفكر اوپن سورس قايلم( و وردپرس يك نمونه موفق از اين تفكر است) من در اين سلسله از نوشتارها چند هدف را دنبال ميكردم و هنوز هم دنبال ميكنم:
1- آشنايي كاربران سرويسهای قديمي با مفاهيم جديد وب و امكانات به روز وبلاگنويسي.طبعا اين موضوع ميتواند به انتخاب بهتر برای آنها كمك كند.
2- اما گروه هدف دوم -كه بنظرم حتي مهمتر از اولي بود – تلنگر زدن به مسئولين سرويسهای وبلاگنويسي وطني بود.هدف من اين بود – و هنوز هم هست و خواهد بود- كه با تبليغ بسيار در مورد امكانات و فوايد وردپرس، تعداد بيشتری از وبلاگنويسان جديدي را كه ممكن بود به سمت سرويسهای ايراني بروند به طرف وردپرس بكشانم.در مرحله بعد تعداد رو به افزايشي از كاربران قديمي در سرويسهای وطنی را به مهاجرت به وردپرس تشويق كنم.
در ظاهر اين امر كار جوانمردانهای نيست.شايد به نظر « آب به آسياب دشمن ريختن» به نظر بيايد.اما اگر كمي ديد خود را از سطح به عمق ببريم ممكن است نكات ديگری را نيز بيابيم.دو حالت دارد:
الف- يا مسئولين اين سايتها آنقدر مغرورند كه به اين چرخش كاربران اهميتي نميدهند و بازهم به تعداد ميليوني كاربران خود مغرور ميمانند.
ب- يا اينكه برای كوچ كردن حتي يك نفر از سرويس خود به ديگر سرويسها نگران ميشوند. در اين حال ممكن است واكنشهای عصبي-سطحي و شتاب زده انجام دهند يا اينكه سعي كنند منطقي و اصولي جلوی اين ريزش كاربران خود را بگيرند. برای اين كار مجبورند كه سرويسهای خود را به روز كنند و امكانات آن را ارتقا دهند تا كاربران دليلي برای ماندن در آنجا داشته باشند.
پس اصرار شديد من در صحبتهای فراوان و گاه تكراری در اين زمينه -در تحليل نهایی – به سود كاربران خواهد شد.
يادآوری: ميدانم كه بسياری از شما خوانندگان فهيم خواهيد گفت بهتر است به جای فشار آوردن به اين سرويسها سعي كنيم به آنها كمك كنيم.اما عقيده شخصي بنده – كه مي تواند 100 % نيز غلط باشد- اين است كه تاكنون مسئولين عزيز اين سرويسها از كمكهای فكری بسياری برخوردار بودند.اكنون شايد با ايجاد اين فشار و ايجاد حس نگرانی در آنها ، كمي بر فعاليت خود بيافزايند. آنها نيك ميدانند كه اگر اين موضوع را جدی نگيرند روزهای سختي در پيش خواهند داشت.
اينترنت همچون ماری خوش خط و خال است. با تمام زيباييش با كسي تعارف ندارد.اگر كوچكترين اشتباهی كنيم ما را از هستي ساقط خواهد كرد.
leave a comment